نقد و بررسی بازی Ninja Gaiden 4. سال ۲۰۲۵ سال فوقالعادهای برای نینجاها بوده است. نه تنها شاهد تجدید حیات شینوبی (Shinobi) توسعهیافته توسط Lizardcube بودهایم، بلکه عنوان دیگری از نینجا گایدن (Ninja Gaiden) نیز در تابستان از The Game Kitchen منتشر شد. اکنون زمان آن رسیده است که اولین عنوان شمارهدار جدید در فرنچایز نینجا گایدن پس از چهارده سال و اولین عنوان از این سری مدرن که در آن نینجا شخصیت محبوب این سری یعنی ریو هایابوسا (Ryu Hayabusa) در آن حضور ندارد، منتشر شود. آیا پلاتینیوم گیمز (PlatinumGames) میتواند ثابت کند که در نینجوتسو استاد است، یا این ماجراجویی یک حقهی جادویی است که به خطا رفته؟

در حالی که ریو هایابوسا همچنان بخش اصلی روایت نینجا گایدن ۴ است ، تمرکز اصلی این بار بر یاکومو، نینجای تازه وارد و در حال ظهور از قبیله رقیب، ریون، است. قبل از شروع نینجا گایدن ۴، این یک واقعیت است که اژدهای تاریکی (برای سومین بار) مرده است، به دست ریو هایابوسا (دوباره) از پا درآمده و بقایای اسکلت عظیم آن بر فراز توکیو معلق است. همانطور که خدایان ماوراءالطبیعه عادت دارند، خطر احیای آن قریب الوقوع است. در اوایل داستان مشخص میشود که این قبیله ریون تقریباً به اندازه قبیله هایابوسا در سایهها فعالیت داشته، آنها را پاکسازی کرده و مسیری را برای قبیله اصلی هموار میکند تا تمام افتخارات و موفقیتها را از آن خود کند. برای سرکوب احیای احتمالی اژدهای تاریکی، هدف اولیه یاکومو کشتن یک کاهنه چشم آبی برای تحقق پیشگویی قبیلهاش است. با این حال، این دو نفر در عوض با هم متحد میشوند تا این پیشگویی را باطل کنند و هدفشان احیای اژدهای تاریکی است، به امید اینکه یک مرگ نهایی را رقم بزنند و به چرخه تولد دوباره و نابودی پایان دهند. طبیعتاً، این امر منجر به دشمنی تقریباً همه قبیلههای نینجا و حتی خود ریو هایابوسا میشود.
یاکومو بدون شمشیر اژدهای مخصوص ریو، به جای آن به تعدادی ترفند دیگر خود تکیه میکند، که با یک جفت شمشیر نینجا شروع میشود و به سرعت در حال رشد است تا شامل یک شمشیر مارپیچی و عصای دو سر و موارد دیگر شود. هر یک از این سلاحها در نبرد به طرز چشمگیری با یکدیگر متفاوت به نظر میرسند، برخی برای مقابله با باس ها در نبردهای تک به تک مناسبتر هستند و برخی مانند عصای او برای کنترل و کشتن دهها ماهی شبح که جزو اصلی آزاردهنده در تمامی سری نینجا گایدن هستند مناسب خواهد بود.هر سلاحی که یاکومو به دست میآورد، بدون اینکه یک ابزار بقا همه کاره باشد، نقش خاصی در نبرد دارد.

یاکومو در مقایسه با کسانی که در بازیهای قبلی نینجا گایدن قهرمان اصلی بودهاند، شخصیت اصلی چندان جالبی نیست. او زیاد صحبت نمیکند، در عوض کورکورانه از پیشنهادات و اهداف بدون چون و چرا پیروی میکند، فقط گاهی اوقات با نگاه خیره یا کنایههای طعنهآمیز از لبانش بیرون میآید. هم حس مد و هم رفتار او، نوجوان تندمزاج و پرانرژی را که در حال گذر از مرحله بلوغ ذهنی خود در زندگی است، به یاد میآورد، البته بسیار وحشیانهتر. یاکومو میتواند آن اضطراب و خشم را آشکار کند و آنها را به قدرت سبک مبارزه منحصر به فرد خود، نینجوتسوی بلادبند و فرم بلاد ریون، هدایت کند.
با حمله یاکومو، یک نوار ثانویه پر میشود تا به حملات Bloodraven او قدرت ببخشد. با نگه داشتن L2، او میتواند سلاح فعلی خود را به یک شکل جایگزین تبدیل کند یا ضدحملههای خود را تقویت کند. این کار عصای دو طرفه را به یک چکش عظیم با یک موشک در انتهای مخالف تبدیل میکند، در حالی که شمشیرهای دوگانه او میتوانند به جای آن به یک شمشیر دو دستی تبدیل شوند. با توجه به میزان سلامتی که بسیاری از دشمنان دارند، عدم استفاده از فرم Bloodraven او میتواند نبردها را به مبارزات طولانی تبدیل کند، در حالی که حتی یک حمله از دشمن میتواند بخش قابل توجهی از نوار سلامتی را از بین ببرد. علاوه بر این، این عطش برای خون، مکانیزمی برای بازیابی بخشی از سلامتی از دست رفته با غرق کردن خود در خون است. نکته منفی این است که حتی دریافت ضربه دوم از دشمن قبل از اینکه فرصتی برای بازیابی داشته باشید، اغلب بخش عظیمی در سلامتی ایجاد میکند که فقط با استفاده از یکی از معجونهای درمانی محدودی که یاکومو در یک زمان با خود حمل میکند، قابل جبران است.

آنچه پلاتینیوم گیمز در نینجا گایدن ۴ ارائه میدهد، مبارزات سریع مدرن را با تعدادی از کلیشههایی که در بازیهای قبلی آنها وجود داشته، از نو ابداع میکند. بازیکنان میتوانند حملات پیش رو را با یک حمله سریع دفع کنند، که منجر به یک گزینه دفاعی سوم علاوه بر بلاک کردن یا جاخالی دادن میشود. این بهترین استفاده برای مبارزاتی است که فقط یک در مقابل یک هستند و بازیکن میتواند حمله را از یک جهت واحد بخواند و پیشبینی کند. وقتی توسط دشمنان احاطه شدهاید و از همه طرف حملاتی صورت میگیرد، اتخاذ رویکردی کمخطرتر اغلب بهترین انتخاب است (البته با توجه به اینکه مبارزات بدون آن خشونت، زمان بسیار بیشتری طول میکشند).
حرکات اصلی این سری که ریو هایابوسا پیشگام آنها بود، از حمله پرستوی پرنده در هوا گرفته تا پرتاب گیوتین علیه دشمنان انساننما، همگی بخشی از حرکات ثابت یاکومو هستند، البته به شرطی که سکه را در یکی از بازرگانان محلی خرج کنید تا روشهای یک سوپر نینجا را یاد بگیرید. متأسفانه، یاکومو در این حرکات مهارتی که ریو در بازیهای قبلی نشان داده بود را ندارد، بنابراین یک پرتاب گیوتین به موقع، دشمن را به طور کامل از بین نمیبرد، بلکه او را به خارج از محدوده سلاحهای یاکومو پرتاب میکند و آسیب کمی به او وارد میکند.

از برخی جهات، مبارزات بازی از آخرین نسخه این مجموعه، یعنی Ninja Gaiden 3: Razor’s Edge، سادهتر شده است. مبارزه با سلاح های سنگین واقعاً بخشی از مهارتهای یاکومو نیستند و بسیاری از مبارزات او به نابودی سریع و کشتنهای فوری وابسته است. اکثر دشمنان باید پس از قطع عضو با فشار دادن دکمه مثلث از بین بروند، که منجر به قطع سریع سرشان توسط یاکومو میشود. این برای لحظهای کوتاه از صحنه بازی فاصله میگیرد، زمانی که بازیکن باید روی تلاش برای جاخالی دادن از حملهای که به او میشود تمرکز کند. به نظر من این حرکات نابودی مکرر تا حدودی حواسپرتی از چیزی است که در غیر این صورت یکی از بهترین مبارزات پلاتینیوم گیمز تا به امروز بود، اگرچه اگر با تمام گزینههای دفاعی موجود در اختیار یاکومو درگیر نشوید، میتواند یکی از چالشبرانگیزترین و خستهکنندهترین مبارزات آنها نیز باشد.

در حالی که طراحی مراحل در نینجا گایدن ۴ فوقالعاده است و یاکومو در نهایت شیاطین را در طیف گستردهای از زیستبومها، از خیابانهای بارانی توکیوی نئوفوتوریستی در شب گرفته تا محوطههای برفی معابد و سالنهای رقص پر از لیزر، به قتل میرساند، حس اکتشاف در بهترین حالت محدود است. یاکومو اغلب قبل از رسیدن به باس، از یک مسیر هدایتشده از یک نبرد به نبرد دیگر عبور میکند، اما در موارد معدودی که بازیکن میتواند از خط اصلی داستان خارج شود و در یک مسیر فرعی کاوش کند، اغلب نوعی ماموریت فرعی یا آیتمهای جمعآوری برای افزایش سلامتی به بازیکن پاداش میدهد. این بدان معنا نیست که بخشهای فرعی بخش ضعیفی از تجربه نینجا گایدن ۴ هستند؛ در واقع، اصلاً اینطور نیست. یاکومو میتواند مانند یک نینجای واقعی ، روی دیوار بدود، سر بخورد و حتی موجسواری کند، اما مناطقی که عبور از آن چالش برانگیز باشد و به گیم اجازه میدهد منطقهای را با سرعت خودش بررسی کند، کم و نادر به نظر میرسند.
یکی دیگر از نقاط ضعف پیشرفت سطح نینجا گایدن ۴، تعداد دفعاتی است که یاکومو از لبه پرت میشود یا به طور کلی از هدفش منحرف میشود. در اوایل بازی، یکی از فصلهای یاکومو با سقوط او از یک پل پوسیده به پایان میرسد، در حالی که تنها چند قدم با هدفش برای باز کردن یکی از معابد اژدهای تاریکی فاصله داشت، و در نتیجه به یک فصل کامل از مسیرهای فرعی منتهی میشود تا دوباره به بالای کوه و جایی که قبلاً بود، برگردد. سپس پلاتینیوم گیمز جسارت به خرج میدهد و در پایان آن فصل، برای بار دوم از این ترفند استفاده میکند و به یک صحنه آغازین پر از جزئیات میرسد که اگر یاکومو به یاد میآورد که او یک نینجا است که میتواند بر جاذبه غلبه کند و به سادگی بپرد، میتوانست به راحتی از آن اجتناب کند. در واقع، این کلیشه منحرف شدن در آخرین لحظه از رسیدن به هدفش، یک کلیشه رایج در نیمه اول نینجا گایدن ۴ است که باید از خود پرسید که آیا این فصلها صرفاً برای پر کردن زمان اجرای طولانی و پر کردن این دنباله از آنچه که واقعاً بود، اضافه نشدهاند؟ حداقل، مبارزه در میدانهای نبرد، از میان اهریمنهای بیفکری که همگی قصد تصاحب سر یاکومو را داشتند، همچنان میدرخشید. در مجموع، بازی من در نینجا گایدن ۴، برای تمام کردن همین تعداد فصل، کمتر از بیست ساعت طول کشید. به طور متوسط، تعدادی از فصلهای اولیه هر کدام حدود چهل دقیقه طول میکشید، اگرچه این زمان شامل مقابله با برخی از میدانهای چالشبرانگیز اختیاری با یک نقص سلامتی و امتیاز برای کسب مهارتهای اضافی برای آینده نیز میشود.
نینجا گایدن ۴ برداشتی جسورانه از میراث ریو هایابوسا و اژدهای تاریکی را با تمام جذابیت و نشانههای پلاتینیوم گیمز در سراسر بازی ارائه میدهد. گاهی اوقات، تبدیل شدن به یک نینجای استاد و یادگیری زنده ماندن در یک میدان نبرد بدون آسیب، در حالی که همچنان اصول اولیه سهگانهی اصلی را حفظ میکند، میتواند ناامیدکننده و حتی تمرینی برای صبر باشد.
با این اوصاف، فرنچایز نینجا گایدن عناصر گیمپلی زیادی برای الهام گرفتن دارد. متأسفانه، به نظر میرسد نینجا گایدن ۴ برای عناصر سطحی خود بیشتر از Ninja Gaiden Yaiba و برای بقیهی آن از Nier Automata الهام گرفته است. حتی با وجود عناصری که به تنهایی خوب کار میکنند، ترکیب آنها با هم به این معنی نیست که به عنوان یک بستهی منسجم موفق خواهند شد.
مورد بعدی HUD !!
و اما یکی از مواردی که در بازی بسیار آزار دهندست HUD کاملاً تمام صفحه را پر میکند، به طوری که امتیازهای ترکیبی در بالا سمت چپ، نوارهای سلامتی در پایین، آموزشها در کل سمت راست و امتیازهای تعامل در همه جا ظاهر میشوند. این را با لحظه ای که پر از دشمنانی است که از همه طرف حمله میکنند ترکیب کنید،به راحتی تمرکز خود را در مبارزات از دست میدهید.
سپس دشمنان مسلحی وجود دارند که از خارج از صفحه به شما شلیک میکنند. بله، بازی یک نماد قفل روی شما نشان میدهد تا بتوانید «بدانید» که حملهی از راه دور را پیشبینی کنید. اما اگر آن نماد را در دریایی از دشمنان دفن کنید، با چیزهای مختلفی که فقط بیارزش به نظر میرسند، مواجه خواهید شد.

خوشبختانه، میتوانید تمام این شلوغیهای بصری را به دلخواه خود غیرفعال کنید. تنظیمات کافی وجود دارد که میتوانید کل HUD را حذف کنید یا جلوههای بصری مختلف روی صفحه را با هم ترکیب و هماهنگ کنید. حتی میتوانید دوربین را به یاکومو نزدیکتر یا دورتر کنید. من اصلاً دوست ندارم که برای راحتتر کردن بازی، مجبور باشم همه این ها را تنظیم کنم.
چند ایده خوب…
وقتی به فصل چهارم رسیدم، پول کافی برای خرید تمام مهارتها را داشتم. در این مرحله بود که بازی کمی بیشتر به یک بازی نینجا گایدن شبیه شد، صرفاً به این دلیل که بالاخره به مهارتهایی که از این فرنچایز انتظار داشتم دسترسی پیدا کردم. بعد از اینکه توانایی دفع حمله را میخرید، بازی جذابتر میشود. بنابراین، اگرچه فکر نمیکنم ارزش تلاش کردن را داشته باشد، اگر بازی را قبلاً خریدهاید، حداقل قبل از اینکه تصمیم به خلاص شدن از شر آن بگیرید، چند فصل بازی را ادامه بدهید تا به همان نینجا گایدن اصیل دست پیدا کنید.
در واقع، نیاز به ایجاد تعادل بین حملات استاندارد و حملات Raven Form، تنوع مبارزاتی مطلوبی را به بازی اضافه میکند. اگر دشمن از حملات غیرقابل دفاع استفاده کند یا دفاع کند، میتوانید با استفاده از حملات Raven Form خود با او مقابله کنید. سپس، میتوانید بدون وقفه به کمبوهای خود ادامه دهید. در اینجا یک چرخه مبارزاتی مناسب وجود دارد.

با این حال، نامگذاری آن با نام Ninja Gaiden ایده وحشتناکی بود. اگر یک بازی اورجینال بود، شاید بهتر از این میشد. کلمه کلیدی «شاید» به این دلیل است که شما در این بازی زمان زیادی را صرف دویدن در مسیرهای خطی میکنید، بدون اینکه دشمنی در دید باشد و کار زیادی برای انجام دادن داشته باشید. فقط کلی دویدن به جلو. سپس با مبارزاتی روبرو میشوید که آن نوع چالش پاداشدهندهای را که طرفداران از این فرنچایز انتظار دارند، به شما ارائه نمیدهند. در عوض، فقط دشمنانی با روالهای ساده هستند که در گروههای عظیم قرار گرفتهاند تا شما را به جای آزمایش، تحت فشار قرار دهند.
… و چندین اشتباه
به عنوان یک نکتهی شخصی، انجام این بازی مرا به یاد تمام دویدنهای بیحادثهای که در Nier Automata و Replicant انجام میدادم، انداخت.، اما هرگز به این فکر نمیکنم که چقدر زمان را صرف دویدن و بیهدف بازی کردنشان میکردم. جالب است که چگونه یک داستان جذاب میتواند باعث شود شما از چنین کاستیهایی چشمپوشی کنید. این تفاوت بین درگیری خلاقانهی اساسی و بار اضافی حسی غیرمادی است. Ninja Gaiden 4 مورد دوم است.
برای تشدید این ناامیدی، سرعت مبارزات بسیار سریعتر از سایر بازیهای این مجموعه است. شما انیمیشنها و مهارتهای اصلی مورد انتظار از یک بازی Ninja Gaiden را دریافت میکنید، اما بقیه مبارزات مانند نسخه پیچیدهتری از مبارزات Nier به نظر میرسند. به جای واکنش به حرکات دشمنان، بیشتر شاهد فشردن دکمههای استراتژیک هستید.

مبارزه با باس ها به این دلیل بهترین عملکرد را دارد که شما روی یک دشمن تمرکز میکنید. این موضوع پتانسیل مبارزه را به نمایش میگذارد، زیرا شما بالاخره میتوانید در مورد چگونگی استفاده از دفع حمله، جاخالی دادن و سلاحهای مختلف برای به حداکثر رساندن شانس موفقیت خود فکر کنید. در هر پرواز دیگری که معمولاً شما را در حال شنا کردن در میان دشمنان میبینید، فقط وقتی میتوانید جاخالی میدهید و سپس به آرامی به انبوه دشمنان حمله میکنید.
این شاید بزرگترین گله من باشد. بعد از چند فصل، کمکم حس و حال مبارزات نینجا گایدن ۴ را درک کردم. مبارزات به خودی خود هیچ اشکالی ندارند. حتی گاهی اوقات از آنها لذت میبردم. با این حال، هر چه بیشتر بازی میکردم، بیشتر احساس میکردم که از یک آیپی محبوب، به زور استفاده شده است. حتی حضور کوتاه شخصیتهای محبوب هم اجباری به نظر میرسد.
برای اطلاع شما، من بازی Ninja Gaiden 4 را با درجه سختی Normal شروع کردم، چون بازیهای Ninja Gaiden حتی در این حالت هم سخت هستند و اگر بخواهیم نقش وکیل مدافع شیطان را بازی کنیم، گاهی اوقات ممکن است در دادن هرگونه نرمش و ملایمت، احساس بیارزشی کنید. در Ninja Gaiden 4، این درجه سختی واقعی نیست که چالش را ایجاد میکند، بلکه حجم عظیم دشمنان و موانع بصری است که باید همزمان با آنها مقابله کنید.

بعداً، سلاحی به دست میآورید که از حملات فراگیر استفاده میکند. در بسیاری از نبردهای استاندارد، این امر اکثر برخوردها را بیاهمیت میکند. دشمنان معمولی معمولاً خیلی راحت متوقف میشوند، بنابراین چرخاندن کورکورانه این سلاح به معنای پیروزی شماست، مگر اینکه دشمن قویتری در صفوف آنها باشد. سپس، فقط روی دشمن قویتر تمرکز کنید و سپس پاکسازی کنید.
حتی بخشهایی از بازی بود که فقط از کنار دشمنان میدویدم. در طول مسیر با مسیرهای قفلشدهی زیادی مواجه نشدم، که باعث میشد به راحتی از تعداد زیادی مبارزه بگذرم. این احتمالاً به این دلیل است که بازی امتیاز شما را بر اساس کمبوها، زمان و آسیبهای وارده محاسبه میکند، که به شما ارز برای باز کردن مهارتها میدهد.
در نهایت، شما میتوانید در نقش خود ریو هایابوسا بازی کنید. حتی پس از اتمام بازی، قفل او را باز میکنید. اگرچه این یک تجربه واقعی نیست، اما سرعت مبارزات و حرکات او آشنا و خودمانی به نظر میرسد. پلاتینیوم گیمز به وضوح میتواند از آنچه این فرنچایز را خاص میکند، تقلید کند. چرا دو بازی را به این شکل کنار هم قرار دهید؟ به خصوص از آنجایی که قبل از اینکه به لباس چرمی خود اژدهای نینجا برسید، باید بیش از ۱۰ ساعت در نقش یاکومو بازی کنید؟

بازگشتی لرزان
شاید نینجا گایدن ۴ بازی عجیب و غریبی باشد که به این مجموعه کمک میکند تا مسیر جدیدی را در نسخههای بعدی پیدا کند. همانطور که قبلاً گفتم، در اینجا یک حلقه مبارزاتی خوب وجود دارد. فقط فاقد آن ظرافت و قدرتی است که طرفداران از این مجموعه انتظار دارند. داستانهای نینجا گایدن هرگز پیچیده یا اغراقآمیز نبودهاند، اما این یکی محتوای اساسی یا درام بسیار کمی برای جذب شما ارائه میدهد. به هیچ وجه کامل نیست، اما افراد به شدت علاقه مند به این مجموعه میتوانند اوقات خوبی را در اینجا سپری کنند.